دفاع ۹ عضو فرهنگستان علوم از فرجی‌دانا/ این استیضاح سیاسی است


دفاع ۹ عضو فرهنگستان علوم از فرجی‌دانا/ این استیضاح سیاسی است

جامعه > آموزش - ۹ چهره علمی عضو فرهنگستان علوم معتقدند استیضاح رضا فرجی دانا، وزیر علوم سیاسی است.

طهورا شهبازی: سه شنبه رضا فرجی دانا وزیر علوم استیضاح می شود. استیضاح و روند اگر بر اساس اهداف نمایندگان استیضاح کننده پیش برود، قطعا سبب خوشحالی عده‌ای می شود اما در عین حال عده زیادی را نیز ناراحت خواهد کرد . عده ای از فرهیختگان کشور که عضویت در فرهنگستان علوم وجه مشترکشان است، استیضاح را سیاسی دانسته و فرجی دانا را در حال حاضر شایسته ترین فرد برای این منصب می دانند. آنها تمام قد از سیاست های 9 ماهه وزیر علوم دفاع می کنند.

در دفاع از ادبیات حسن روحانی


در دفاع از ادبیات حسن روحانی

وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد -
حقیقتا خنده دار است. ماجرا آن قدر جالب شده که روح الله حسینیان هم شده مدافع اخلاق و معترض به ادبیات رئیس جمهور. زیباکلام هم برای نخستین بار در عمرش با جبهه پایداری هم موضع شده و در نکوهش ادبیات روحانی سخن می گوید. عامه مردم اما از سخنان آقای روحانی سر کیف آمدند و یک بار دیگر نشان دادند روح جمعی کاری به اهل سیاست ندارد.

اهل سیاست از آن جایی که ارتباطشان با بدنه جامعه یک ارتباط کاملا فانتزی و غیر واقعی است هیچ گاه درک درستی از جامعه ندارند. گاه که مردم از سر اضطرار به آن ها اقبال نشان می دهند وهم برشان می دارد که خبری هست و پایگاهی اجتماعی دارند اما حقیقت ماجرا در مواقع این چنینی عریان می شود. همین اول توضیح بدهم که من وقتی می گویم مردم، مردمی را می گویم که از هیچ یک از امکان های از ما بهتران برخوردار نیستند. مردمی که با گوشت و پوست و خون و عصب، معنی تحریم را می فهمند. نه کاسب تحریمند و نه از مناسبات پیچیده سیاسی درکی دارند. مردمی که برای تهیه دارو به زحمت می افتند. مردمی که در هوای آلوده زودتر از همه نفسشان به شماره می افتد چرا که امکان زیستن در جای خوش آب و هوا را ندارند. مردمی که در شب های عید سالیان گذشته بیش از هروقت دیگری سرافکندگی و شرمندگی را در پیشگاه زن و فرزند با همه وجود احساس کرده اند. این مردم را نه در جلسات هفتگی موتلفه می توانید پیدا کنید و نه در جلسات حزب مشارکت. این مردم صدایشان خیلی شنیده نمی شود. روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت ها هم که غالبا تامین کننده منافع فردی و جمعی اهل قدرتند خیلی کاری به این مردم ندارند.این مردم بیش از همه جا در اتوبوس و تاکسی و پیاده روها دیده می شوند و توفیق دیدار چنین مردمی کم تر نصیب اهل سیاست می شود.

این مردم از این که رئیس جمهورشان خطاب به آن ها که خودرا در پس مفاهیم ارزشی پنهان می کنند و همه منافعشان در تحریم و آشوب و جنگ خلاصه می شود گفته است بروید به جهنم، کیف کرده اند. این مردم وقتی شنیدند رئیس جمهورشان به آدم هایی که دعوی دلیری و حماسه سازی دارند اما سخت از رای مردم می هراسند گفته است: بزدل، صفاها کرده اند. بله، ناسزا از زبان هرکه شنیده شود ناپسند و مزموم است اما انصافا کجای این حرف ها ناسزا بود؟ آیا سزاوارتر از این حرف ها می شد به این جماعت زد؟ من نمی گویم جواب های، هوی است اما نمی شود طرف مقابل به صراحت به رئیس جمهور بگوید خائن و وطن فروش، و وزیرش را در رسانه ملی به هزاران تهمت و ناروا بنوازند آن وقت رئیس جمهور مهر بر لب زده و خون خورد و خاموش باشد. آن ها که پیش تر از این با چنین موجودات هولناکی نجابت به خرج دادند و نازک تر از گل به آن ها نگفتند چه سرنوشتی پیدا کردند؟ دیگر این که مقایسه احمدی نژاد و آقای روحانی در این زمینه خاص عین بی انصافی است. احمدی نژاد بیخود و بی جهت به کسانی ناسزا می داد و مردم و نظام را به دردسر می انداخت. ناسزاهایی که مردم تاوانش را می دادند. آقای روحانی اول آن که سزا گفته و نه ناسزا و دوم این که مخاطبش کسانی بوده اند که برای حفظ منافع خود، منافع ملی را به خطر می اندازند. و از همه مهم تر این که به قول حضرت مولانا:

چون سر و کار تو با کودک فتاد

پس زبان کودکی باید گشاد

آقایان؛ صدای خاتمی مزاحم صدای شما نیست!


آقایان؛ صدای خاتمی مزاحم صدای شما نیست!

این افراد اگر اعتماد به نفس دارند می توانند از هم اکنون خود را برنده این آزمون بزرگ بدانند. اما درخواست آنان برای خاموشی حریف از همان ابتدا آنچه را در دل شان می گذرد لو داده است. آنان کم آورده اند و می خواهند بدون حضور حریف یک بازی یک طرفه را ادامه دهند و احتمالا در انتظار هورای تماچیان هم .. پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رئیس جمهور اسبق که پیش از این ممنوع الخروج شده است وتنها رسانه تصویری که عنوان ملی را برخورد دارد، نیز از سال ها پیش تر او را ممنوع التصویر کرده است، می ماند« ممنوع البیان» و این یعنی که نه رئیس جمهور اسبق و نه یک فرد عادی، بلکه در بدبینانه ترین حالت یک مجرم و یک محکوم حق هیچ گونه سخن گفتنی را نداشته باشد.

به گزارش انتخاب بدتر از همه آیا از قاتلی که به سوی چوبه دار می رود این «بیان» دریغ می شود؟

این نمایندگان از جمله افرادی هستند که هر روزه از تریبون های رسمی مانند مجلس شورای اسلامی و برخی از رسانه های فراگیر( از جمله رسانه ملی) به انتشار سخنان، نقطه نظرات و انتقادات و گاه تهمت هایشان به برخی از افراد از جمله همین سید محمد خاتمی می پردازند و در این میان هیچ مانعی هم برسر راه خود نمی بینند و حتی مشمول پاسخگویی خاتمی هم واقع نمی شوند، چرا که او نه تاکنون اراده ای جدی برای این پاسخگویی از خود نشان داده و نه امکانات رسانه ای حمله کنندگان را در اختیار دارد.

با این همه این نمایندگان از چه چیز می هراسند که به این مقدار هم راضی نمی شوند و می خواهند که او« ممنوع البیان» شود؟

بیان که دیگر اسلحه نیست که جرم به حساب آید و کلمات از جنس باروت و سرب نیستند که تن کسی را سوراخ کنند.

پس چرا باید یک نفر از حق بیان کردن نقطه نظرات خود محروم شود؟

این افراد در تصویری ذهنی می خواهند که یک نفر دست بر دهان خاتمی بگذارد و خودشان با میکروفن و امکانات صوتی و تصویری وسیع هرچه خواستند بگویند. چرا؟

این چرا تنها یک پاسخ دارد وآن این است که سخنان آن ها چندان مسموع مخاطبان واقع نشده و در دل آنان اثری نکرده است، به همین خاطر می خواهند که صدای او را نیز خاموش کنند؟

یک پاسخ دیگر هم ممکن است که داشته باشد وآن این است که احتمال می رود صدای خاتمی و «بیان» اش از سوی گروهی از مردم شنیده شده و احتمالا پذیرفته شده است.

نه این نمایندگان مخالفان پیامبرند و نه سید محمد خاتمی، در جایگاه پیامبر است، اما اولین داستانی که پس از درخواست این نمایندگان درباره خاتمی به ذهن متبادر می شود، داستان همان اعرابی است که مخالفان پیامبر پنبه در گوشش کاشتند تا اگر به زیارت کعبه می رود، صدای پیامبر خدا را نشنود.

او اما شنید آنچه نباید می شنید و البته فهمید آنچه که بایست می فهمید.

این افراد اگر به درستی سخنان خود و باطل بودن سید محمد خاتمی و هر کس دیگر ایمان دارند، بگذارند تا آن چنان که در کتاب خدا آمده است، مردمان همه سخنان را بشنوند و بهترین اش را برگزینند.

این افراد اگر اعتماد به نفس دارند می توانند از هم اکنون خود را برنده این آزمون بزرگ بدانند. اما درخواست آنان برای خاموشی حریف از همان ابتدا آنچه را در دل شان می گذرد لو داده است. آنان کم آورده اند و می خواهند بدون حضور حریف یک بازی یک طرفه را ادامه دهند و احتمالا در انتظار هورای تماچیان هم خواهند بود، اما غافل از آن که برسکو های این مسابقه یک طرفه هیچ کس نخواهد نشست.

به این نمایندگان باید گفت: صدای خاتمی مزاحم صدای شما نیست.مردم اگر صدای خاتمی را با پارازیت و قطع وصل های مکرر، می شنوند، اما صدای شما را با بهترین کیفیت می شنوند، اگر دل به سخنان تان نمی سپارند، کمی در سخنان خود تجدید نظر کنید. حضرات راهش این نیست! چاره دیگری بیندیشید!

ای ایران از تو دفاع می کنیم.



                            ای ایران از تو دفاع می کنیم.

گروه داعش روزانه در حال پیشروی در خاک عراق است.

این گروه همچنین در اظهارنظری گفته است که در صورت امکان به ایران نیز حمله خواهد کرد.

درست است که پیشروی این گروه بسیار سریع است و گروهی بسیار خطرناک است و با دزدی های خود از مال مردم، توانسته ثروتمندترین گروه تروریستی دنیا شود، اما مثل اینکه هنوز کشور ایران را نشناخته است.

ایران کشوریست که برای دفاع از وجب های خاک خود جوانانی از دست داد برومند، سرفراز.

درست است که ایران در گیر و دار سیاست های داخلی(و جدیدا خارجی) به چند جبهه تقسیم میشود، اما هنگام جنگ به یک ایران سربلند مبدل میشود که دفاع از ناموس خود را مقدم بر دفاع از مال و جان خود می داند.

ای داعش! ایران، عراق نیست، غزه و لبنان و فلسطین و افغانستان نیست، ایران همانیست که در برابر دنیا ایستاد.

ایران، همان است که 8 سال خون داد اما اجازه نگاهی به دخترانش نداد، وجبی از خاک خود را از دست نداد.

ای ایران تا زنده ام از خاکت دفاع میکنم. من مردی از سرزمین پارس هستم که خون آرش ها، کوروش ها، داریوش ها ، همت ها، باکری ها را در رگ دارم.

 

ای ایران تا قطره خونی در رگم هست تو ایرانی.

 

مطهری: حکم ممنوع الحیاتی خاتمی را هم بدهید


مطهری: حکم ممنوع الحیاتی خاتمی را هم بدهید

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - ایسنا نوشت:

علی مطهری با نامعقول خواندن تذکر چند نماینده مجلس مبنی بر ممنوع‌التصویر، ممنوع‌الخروج و ممنوع‌البیان کردن سیدمحمد خاتمی، گفت: بهتر بود این تذکردهندگان محترم حکم ممنوع‌الحیاتی ایشان را هم ذکر می‌کردند تا خیال خودشان را راحت کرده باشند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به تذکر کتبی تعدادی از نمایندگان مجلس به وزیر دادگستری مبنی بر ممنوع‌التصویر، ممنوع‌الخروج و ممنوع‌البیان کردن سیدمحمد خاتمی گفت: این تذکر نامعقول به نظر می‌رسد.

او گفت: بر اساس کدام حکم قضایی آقای خاتمی ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الخروج و ممنوع‌البیان شده است؟ ایشان در کدام دادگاه از خود دفاع کرده است که بعد محکوم به این احکام شده باشد؟

مطهری با اشاره به برخی اظهارات درباره اینکه مبنای چنین تذکری، مصوبه شورای عالی امنیت ملی است، یادآور شد: ممکن است منظورشان مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد؛ در این صورت دو نکته قابل ذکر است؛ اول اینکه این شورا فقط در شرایط بحران و اضطرار می‌تواند چنین احکامی آن هم به طور موقت داشته باشد و احکام دائمی نیازمند حکم قضایی است. به همین دلیل من معتقدم حکم حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی نیز فقط برای همان دوره بحران نافذ بوده و بعد از آن نیاز به حکم قضایی داشته است.

این عضو هیأت نظارت بر مطبوعات ادامه داد: نکته دوم اینکه، شورای عالی امنیت ملی مصوبه‌ای مبنی بر ممنوع‌التصویری آقای خاتمی نداشته است. این موضوع چند بار در هیأت نظارت بر مطبوعات مورد بحث قرار گرفت و نتیجه این بود که مصوبه‌ای از طرف شورای عالی امنیت ملی در این خصوص وجود ندارد و فقط در همان ایام دبیرخانه این شورا نامه‌ای در این موضوع ارسال کرده است که مصوبه تلقی نمی‌شود.

او با بیان اینکه "از حکم ممنوع‌الخروجی او (سیدمحمد خاتمی) هم اطلاعی ندارم"، گفت: اگر حکم قضایی وجود دارد یک بی‌تدبیری بوده است چون آقای خاتمی می‌تواند با سفر به برخی کشورها بویژه کشورهای غربی در بهبود سیاست خارجی کشور مؤثر باشد.

نماینده مردم تهران در مجلس، گفت: حکم ممنوع‌البیانی آقای خاتمی نیز اولین باری است که به گوش من می‌خورد. بهتر بود این تذکردهندگان محترم حکم ممنوع‌الحیاتی ایشان را هم ذکر می‌کردند تا خیال خودشان را راحت کرده باشند.

مطهری در پایان با انتقاد از تذکردهندگان، گفت: به هرحال من این تندروی‌ها را نمی‌پسندم. اگر آنها از روشن شدن حقایق حوادث سال 88 نمی‌ترسند، مقدمات محاکمه علنی این‌گونه افراد را فراهم کنند تا بعد از این فقط بر اساس حکم دادگاه صالح درباره این افراد سخن بگویند.