عارف خواستار شد: رفع کدورتها و حل مناقشات و معضلات پدید آمده از حوادث ناگوار گذشته


عارف خواستار شد: رفع کدورتها و حل مناقشات و معضلات پدید آمده از حوادث ناگوار گذشته

 

دکتر محمدرضا عارف طی یادداشتی در سایت شخصی خود به بهانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن اعلام حضور خود در مراسم 22 بهمن از همگان خواست که به فراخور توان و امکان خود در بزرگداشت این واقعه عظیم تلاش کنند.

 

متن این یادداشت به این شرح است:

 

36سال از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران می‌گذرد و در این دوران، در ایران و جهان حوادث تلخ و شیرین فراوان رخ داده است ولی ملت فهیم ایران راه پر فراز و نشیب را به سوی هدف والائی که داشته است همچنان با صلابت ادامه می‌دهد.

حقیقت آن است که انقلاب اسلامی ایران سابقه و عقبه ای دیرین و پرافتخار در تاریخ معاصر دارد. مبارزه و تحمل زندان و شکنجه و محرومیت و خون دل ها و بیدارگری‌های متفکران ،اندیشمندان،فرهیختگان و در رأس همه امام خمینی(ره) پشتوانه‌ای مطمئن، تجربه ای غنی و بستری آماده را برای این انقلاب فراهم آورد.

انقلاب اسلامی که بر بستر حضور آگاهانه و مصمم مردم جریان یافت، برخوردار از رهبری بود بزرگوار، عارف، حکیم، فقیه، سیاستمدار و مرجعی والا قدر که هم مظهر ایمان و همت مردم بود و هم نماد عزت و آزادی.

انقلاب اسلامی ایران صرفنظر از مسیری که در سال‌های پس از پیروزی طی شده است، با پایان دادن به نظام طاغوت و تأسیس نظام جمهوری اسلامی، ملت را وارد مرحله تاریخی جدیدی کرد. نسل انقلاب با توجه به تجربه مبارزات ملت ایران در تاریخ یکصد ساله گذشته بر اساس الگوی نظری که برپایه ارزش ها و مشخصه های اندیشه اسلامی سامان یافته بود، انقلاب را به انجام رساند اما پس از انقلاب نیازمند الگویی عملی برای تحقق مطالبات تاریخی ملت بودیم. این الگو طبعاً می بایست براساس اهداف اولیه انقلاب که در اصلی ترین شعارهای مردم تجلی یافته بود شکل بگیرد.

قانون اساسی که در آن بر حقوق اساسی ملت، از جمله حق حاکمیت برسرنوشت خویش، حق تعیین سرنوشت و اداره امور خویش، اداره امور کشور بر اساس اتکاء به آراء ملت، آزادی نظام حزبی، آزادی بیان و قلم و ... تأکید شده و اصل جمهوریت در کنار اصل اسلامیت جزء اصول لایتغیر آن شمرده شده است، باید میثاق و عهدی جاودانه میان ملت و حاکمیت در تحقق این الگوی عملی باشد. وحدت و انسجام ملی و تأکید صریح امام(ره) در نظر و عمل بر ضرورت مشارکت آگاهانه مردم در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی از طریق انتخابات ،تأکید بر جایگاه مجلس منتخب مردم در رأس امور، تصریح بر میزان بودن رأی ملت، برخورد قاطع با رویکردهای قیم مآبانه و انحصار طلبانه در برابر ملت و .... باید شاخص ها و معیارهای روشنی برای تنظیم و تأسیس این الگوی عملی باشد.

امام(ره)، هرگونه اعمال قدرت و دخالت در امور کشور را بدون رأی و رضایت مردم فاقد مشروعیت می‌دانستند.و این در حالی است که دیگر انقلاب‌ها، تا ده‌ها سال بعد هیچ مبنایی برای اداره جامعه جز رأی انقلابیون نداشتند اما در انقلاب اسلامی ایران قانون اساسی فصل الخطاب در تعیین رابطه میان حکومتگران و مردم و ساز و کار تدبیر جامعه است و سندیت و اعتبار آن هم ناشی از رأی مستقیم مردم است و در واقع پیمانی است معتبر هم برای حکومت و هم برای مردم.

امروز کشور نیازمند همدلی و همراهی است و همه کسانی که به انقلاب و امام(ره) و رهبری و خواست‌های تاریخی ملت ایران احترام می‌گذارند باید بتوانند در همه عرصه‌ها، دین خود را اداء کنند.

آنچه که امروز تهدیدی برای وحدت ملی می تواند باشد میدان دار شدن هتاکان و دروغ پردازان در عرصه سیاست داخلی است و حاکم شدن چنین فضایی مطمئنا با آنچه موردنظر انقلاب و امام و نظام بوده و هست فاصله دارد.

از این رو دهه چهارم انقلاب اسلامی را باید دهه دفاع از آرمان های اصیل انقلاب، دفاع از اساس جمهوریت نظام و مبارزه با تحریف اندیشه مبنای انقلاب و دهه پیشرفت و تعالی کشور دانست.

در آستانه آغاز سی و هفتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضرورت دارد ضمن رفع برخی کدورتها و سوء تفاهم‌ها بین یاران انقلاب، در حل برخی مناقشات و معضلات پدید آمده از حوادث ناگوار گذشته با وحدت و همدلی تلاش بیشتری صورت گیرد.

دهه فجر انقلاب اسلامی دهه عزت، آزادی، استقلال و پاکی و راستی است و باید از سوی همه اقشارملت، بزرگ داشته شود تا شکوه بزرگداشت روز 22 بهمن به تناسب عظمت انقلاب، متعلق به همه مردم باشد. چرا که بزرگداشت این واقعه عظیم، تجلیل از انقلاب اسلامی و پاس داشت آرمان‌های والائی است که ملت ما از دیر باز داشته است و در انقلاب اسلامی خود را به آن نزدیک‌تر دیده است.

اینجانب نیز همانند همه اقشار مختلف مردم فهیم ایران با حضور در مراسم پیروزی انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن از همگان می خواهم که به فراخور توان و امکان خود در بزرگداشت این واقعه عظیم تلاش کنند.

والسلام

 

جریان هایی که به حوزه حکومت نزدیک می شوند پراگماتیست می شوند/باید واقع بین باشیم نه واقع گریز


محبیان:جریان هایی که به حوزه حکومت نزدیک می شوند پراگماتیست می شوند/باید واقع بین باشیم نه واقع گریز


 

این کارشناس مسایل سیاسی گفت: وقتی ما روند تحولات جریان ها و گروه ها را در پروسه تاریخی ولو کوتاه مدت مشاهده می کنیم ؛گاهی تمرکز ما برای تحلیل فقط برآن سخنانی است که بر زبانشان جاری است. من معتقد هستم که روند تحولات نشان دهنده این است که جریان های اصلی سیاسی کشور از جمله اصولگرایان از یک جریان ایدئولوژیک در حال تحول به یک جریان پراگماتیست هستند. البته منظور من دقیقا پراگماتیسم غربی نیست. در جریان اصلاح طلب هم همین گونه البته شدیدتر است و به نظر من بخش هایی از آنها اساسا از آرمان ها دل کنده اند. اصلا هر جریانی که به حوزه حکومتی نزدیک می شود پراگماتیست می شود. به عبارتی ، مسئولیت های اجرایی عملا افراد را عملگراتر می کند. شما در این جا مقایسه ای داشته باشید میان احمدی نژاد 84 و احمدی نژاد 91. آقای احمدی نژاد هنگام انتخاب شدن، بعد از دو دوره تحول یافت. ابتدا مبتنی بر باور هایی که دارند مطالب را بیان می کنند؛ اما واقعیت ها کم کم آنها را تنظیم می کند و به شکلی آن ها را از رویا بیرون می آورد. پس بنابراین چیزی که ما شاهد آن هستیم عمدتا این هست که جریانات تا زمانی که منصب را نگرقته اند شدیدا آرمان گرا هستند هر چقدر به حوزه عمل (مناصب حکومتی) نزدیک تر می شوند و باید پاسخگو باشند دید گاه هایشان نسبی تر می شود.

وی در ادامه صحبت هایش گفت: بنا براین اگر در همین جریان اصولگرا نگاه کنید، دو گرایش را می توانید مشاهده کنید گرایشی که یک مرحله از قدرت سیاسی را در اختیار داشته است. این ها به سمت عمل گرایی رفته اند و نگاه هایشان از جهاتی واقع گرایانه می باشد. اما جریاناتی که می خواهند کسب قدرت نمایند مبتنی بر هیجانات حرکت می کنند. این هیجانات هم توسط آرمان ها به حرکت درمی آید. آرمان البته نه تنها بد نیست؛ منفی نیست ؛ بلکه چون جهت می دهد خیلی هم ارزشمند است. منتها ما باید در ترجیح بین دگما و پراگما یعنی نظر و عمل به یک مرحله وسطی برسیم. یعنی عمل جهت دار و ترکیبی از از عمل و آرمان. یک زمان هست که سیاست مداران ما کلا از آرمان روی بر می گردانند و به عمل می پیونندند و بعد از یک مدت باورهایشان را کنار می گذارند و تبدیل به سیاست مدار عرفی می شوند؛که با ماهیت نظام اسلامی در تعارض است. کسانی هم هستند که آنچنان بر آرمان ها تاکید می کنند که گویا با واقعیت های اجتماعی ارتباطی ندارند. این ها ممکن است مصالح را ننگرند و همیشه عالی ترین شکل قضایا را مطرح می کنند. این خوب است ولی این ها بعد با این کمال گرایی محض سپس به واقعیت ها نگاه کرده و نظام را ناقص تلقی می کنند و ممکن است یاس برآنها غالب شود. ما باید همواره "حد وسطی" را داشته باشیم. یعنی در نظام جمهوری اسلامی ایران که نظامی است مبتنی بر آرمان ها و ارزش ها و در عین حال می خواهد در حوزه عمل هم کار انجام دهد و فقط شعار ندهد؛ باید به جایی برسیم که ضمن حفظ آرمان ها و چهارچوب هایی که وجود دارد؛ واقعیت ها را هم ببنیم. به عبارتی نه واقع گرا باشیم نه واقع گریز بلکه باید واقع بین بود واقع بینی که می خواهد آرمان هارا تحقق بخشد.