علی مطهری با نامعقول خواندن تذکر چند نماینده مجلس مبنی بر ممنوعالتصویر، ممنوعالخروج و ممنوعالبیان کردن سیدمحمد خاتمی، گفت: بهتر بود این تذکردهندگان محترم حکم ممنوعالحیاتی ایشان را هم ذکر میکردند تا خیال خودشان را راحت کرده باشند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به تذکر کتبی تعدادی از نمایندگان مجلس به وزیر دادگستری مبنی بر ممنوعالتصویر، ممنوعالخروج و ممنوعالبیان کردن سیدمحمد خاتمی گفت: این تذکر نامعقول به نظر میرسد.
او گفت: بر اساس کدام حکم قضایی آقای خاتمی ممنوعالتصویر و ممنوعالخروج و ممنوعالبیان شده است؟ ایشان در کدام دادگاه از خود دفاع کرده است که بعد محکوم به این احکام شده باشد؟
مطهری با اشاره به برخی اظهارات درباره اینکه مبنای چنین تذکری، مصوبه شورای عالی امنیت ملی است، یادآور شد: ممکن است منظورشان مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد؛ در این صورت دو نکته قابل ذکر است؛ اول اینکه این شورا فقط در شرایط بحران و اضطرار میتواند چنین احکامی آن هم به طور موقت داشته باشد و احکام دائمی نیازمند حکم قضایی است. به همین دلیل من معتقدم حکم حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی نیز فقط برای همان دوره بحران نافذ بوده و بعد از آن نیاز به حکم قضایی داشته است.
این عضو هیأت نظارت بر مطبوعات ادامه داد: نکته دوم اینکه، شورای عالی امنیت ملی مصوبهای مبنی بر ممنوعالتصویری آقای خاتمی نداشته است. این موضوع چند بار در هیأت نظارت بر مطبوعات مورد بحث قرار گرفت و نتیجه این بود که مصوبهای از طرف شورای عالی امنیت ملی در این خصوص وجود ندارد و فقط در همان ایام دبیرخانه این شورا نامهای در این موضوع ارسال کرده است که مصوبه تلقی نمیشود.
او با بیان اینکه "از حکم ممنوعالخروجی او (سیدمحمد خاتمی) هم اطلاعی ندارم"، گفت: اگر حکم قضایی وجود دارد یک بیتدبیری بوده است چون آقای خاتمی میتواند با سفر به برخی کشورها بویژه کشورهای غربی در بهبود سیاست خارجی کشور مؤثر باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس، گفت: حکم ممنوعالبیانی آقای خاتمی نیز اولین باری است که به گوش من میخورد. بهتر بود این تذکردهندگان محترم حکم ممنوعالحیاتی ایشان را هم ذکر میکردند تا خیال خودشان را راحت کرده باشند.
مطهری در پایان با انتقاد از تذکردهندگان، گفت: به هرحال من این تندرویها را نمیپسندم. اگر آنها از روشن شدن حقایق حوادث سال 88 نمیترسند، مقدمات محاکمه علنی اینگونه افراد را فراهم کنند تا بعد از این فقط بر اساس حکم دادگاه صالح درباره این افراد سخن بگویند.
چندی پیش حسن روحانی گفته بود که نمیشود مردم را با شلاق به بهشت برد. این سخن رئیسجمهور، واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت.
مناسبت دارد نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی در اینباره را به عنوان
فصلالخطاب دعواهای کلامی اخیر بازخوانی کنیم. آنچه در تصویر زیر
میخوانید، نوشتهای از امام خمینی (ره) است که در کتاب آدابالصلاه ایشان
آمده است. آدابالصلاه را حضرت امام (ره) در سال 1321 خورشیدی نوشتهاند.
پیکر «ریچارد فرای» - ایرانشناس آمریکایی - سوزانده شد تا دیگر گوش و چشمی منتظر رسیدن خبر عملی شدن وصیتش، یعنی دفن شدن در اصفهان - شهری که آن را دوست داشت - نداشته باشد.
هفتم فروردینماه امسال (27 مارس 2014) «ریچارد نلسون فرای» - ایرانشناسِ آمریکایی - در سن 94 سالگی در شهر بوستون آمریکا درگذشت. او سالها پیش وصیت کرده بود تا پس از مرگ، در کنار زایندهرود در اصفهان دفن شود؛ اما با وجود موافقت دو رییسجمهور وقت ایران با این پیشنهاد، بهدلیل اتفاقهایی که پس از مرگش افتاد، برای خاکسپاری به ایران منتقل نشد، تا اینکه چندی پیش، پیکر او در همان شهر بوستون سوزانده شد.
دکتر تورج دریایی - یکی از همکاران ایرانی پروفسور فرای در آمریکا و استاد تاریخ ایران و جوامع فارسی زبان دانشگاه کالیفرنیا در شهر ارواین آمریکا - با تأیید خبر سوزانده شدن پیکر فرای، گفت: دو هفتهی پیش، خانوادهی پروفسور فرای پس از 73 روز انتظار برای رسیدن خبری از ایران و دادن اجازه برای دفن پیکر این ایرانشناس در این کشور، بالاخره تصمیم گرفت پیکر او را بسوزاند؛ اما هنوز نمیدانم قرار است با خاکستر او چه کنند.
«ریچارد نلسون فرای» در نوجوانی با مطالعهی داستانهای تاریخی، به شرق و تاریخ آن علاقهمند شد. به همین دلیل، همزمان با تحصیل در رشتهی فلسفه در دانشگاه ایلینوی، در رشتهی تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبانهای عربی و ترکی و همچنین هنرهای اسلامی را آموخت. او پس از آشنایی با «آلبرت اومستد» مجذوب سخنان او دربارهی کشفیات جدید موسسهی شرقشناسی در تخت جمشید شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد. پس از گذراندن دورههای چینشناسی و باستانشناسی چین و ژاپن، نزد «محمد سمسار» که مدرک دکتری از دانشگاه پنسیلوانیا داشت، زبان فارسی را آموخت.
فرای به کمک او، کتاب «تاریخ بخارا» اثر نرشخی را ترجمه کرد و همین، به رسالهی دکتری او در دانشگاه هاروارد تبدیل شد. او در سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ میلادی به ایران، افغانستان و هند سفر کرد و در این سفرها به آثار باستانی علاقه زیادی پیدا کرد. فرای از سال 1948 تا 1990 عضو هیئت علمی دانشگاه هاروارد بود و بهعنوان استاد مهمان در کشورهای مختلف از جمله ایران (شیراز) به تدریس پرداخت.
فرای از سال 2001 تا 2010 عضو افتخاری سازمان «پرشن گلف آنلاین» بود و همواره با ارسال نامه خطاب به تحریفکنندگان، از نام «خلیج فارس» دفاع میکرد.
از کتابهای بسیاری که فرای دربارهی تمدن ایران و ایرانیان نوشته است، میتوان به ترجمهی «تاریخ بخارا»، «میراث باستانی ایران»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «تاریخ باستانی ایران» اشاره کرد.
پروندهی دفن فرای در ایران با سوزاندن پیکر او بسته شد.
اما پروندهی بیوفایی مسوولان ایرانی در عمل به عهد خود و جامهی عمل پوشاندن به آخرین خواستهی کسی که سالهای زیادی از عمرش را در راه شناختن و معرفی کردن ایران گذاشت، همچنان باز است.