تاریخ انتشار : 21 مهر 1390 | کد خبر : 51866 |
به گزارش مشرق، در عکس زیر دکتر علی اصغر سلطانیه، نمایندگی دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در جلسه ماه گذشته آژانس دیده می شود که پشت میز نمایندگی اسرائیل نشسته و در حال انجام یک گفتگوی رسمی است.
سلطانیه مشغول بحث و گفتگو با یکی از اعضای هیئت نمایندگی ایرلند - که ریاست کمیته پادمانهای هستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برعهده دارد - و یک دیپلمات کوبایی است. وی در این گفتگو از سوی دو مقام ایرانی دیگر همراهی می شود.
تنها یک روز پس از آنکه رهبری از رسانهها خواستند که ماجرای اختلاس بزرگ را کش ندهند، شکایت ۱۱ تن از نمایندگان مجلس از احمدینژاد در این باره، منتفی شد؛ موضوع اختلاس از دستور کار شورای پول و اعتبار خارج شد و روزنامههای قدس، جام جم و خراسان و… سر مقالههای خود را بازخوانی فرمان ۱۰ سال پیش رهبری اختصاص دادند. مهدی طائب هم در فارس نیوز به عرصه آمد تا کسانی را که از این پس موضوع اختلاس را پیگیری میکنند شریک جرم اختلاس گران کند و بگوید «مختلس با مبلغان اختلاس! یک کار را انجام میدهند!! و هر دو از یک مرکز واحد دستور میگیرند!». حسین شریعتمداری هم که این بار دستش از نامهایی چون صهیونیست و بهایی و منافقین خالی است، زمین و زمان را به هم دوخت تا بگویید یه جای سخن گفتن از «مسئولیت حاکمان و عوامل اختلاس» باید به ریشهها پرداخت و کم مانده که ماجرای دزدی از بانک صادرات را به نزاع هابیل و قابیل برساند. مقام رهبری اگرچه در سخنان خود خواستار آن شده بود که به این بهانه مسئولان نباید زیر سوال بروند و برای دفاع از عملکرد خویش و ضرورت رسیدگی به مفاسد اقتصادی به دستور ۱۰ سال پیش اشارهای کرد، اما بعید است منظور اصلی ایشان تعطیل کردن رسیدگی نمایندگان و شورای پول و اعتبار باشد. حتی بعید است ایشان خواسته باشند که موضوع اختلاس بزرگ در لابلای فرافکنیهای ده ساله گم شود و یا ریشههای آن به ۱۰ سال پیش کش یابد. با ابراز تاسف باید گفت که عملکرد حامیان رهبری و نمایندگان و قوای مصلوب الاختیار این شائبه را در ذهن ایجاد میکند که رهبری به هر قیمتی خواهان پایان رسیدگی به این ماجراست. ماجرایی که در صورت روشن نشدن تمام ابعاد آن میتواند بسان لکهٔ سیاهی در تاریخ عملکرد حاکمان این کشور باقی بماند. اگرچه این نخستین باری نیست که عملکرد حامیان و اطرافیان آیت الله خامنهای مصداق «مهر ابله» میشود، اما این بار قضیه عامتر و فراگیرتر از همیشه است. این هواداران ناشی، با این عملکرد خود، نه تنها آب به آسیاب اختلاسگران میریزند، بلکه خواسته یا ناخواسته با پیوند زدن آن با سخنان رهبری، در حقیقت هزینهٔ این حمایت مشکوک را به پای رهبر جمهوری اسلامی مینویسند. البته نگرانیِ بزرگتر و اصلی آنجاست که مبادا قوهٔ قضائیه هم مانند مجلس و شورای پول و اعتبارو رسانههای دولتی، از سخنان رهبری اینگونه برداشت و تفسیری داشته باشد و با این برداشت این پرونده را نیز به سرنوشت بسیاری دیگر از پروندههای ملی همچون قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه و کهریزک و… مبتلا کند.
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان زنده یاد منوچهر احترامی
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است