تورم سالیانه ایران تا پایان سال 2012 برابر با 110 درصد است.

کد خبر: ۳۰۱۰۵۹
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۹
چندی پیش استیو هانکه که معتقد است ایران دچار پدیده تورم حاد شده است، اعلام کرد که بر خلاف آمار اعلامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از نرخ تورم کشور، تورم سالیانه ایران با احتساب نرخ ارز در بازار آزاد برابر با 110 درصد است. امروز وی با توجه به نوسانات ارزی در ماه اخیر اعلام کرده است که تورم سالیانه ایران به 121 درصد رسیده است.

به گزارش تابناک، نوسانات نرخ ارز طی روزهای گذشته در بازار آزاد منجر به آن شده است که استیو هانکه که پیش از این نرخ تورم سالیانه ایران را 110 درصد محاسبه کرده بود، در محاسبه خود تجدید نظر کند. وی در مطلبی که در وبلاگ خود منتشر کرده است آورده:

برای ماه‌ها بنده مشغول رصد تغییرات و نوسانات نرخ ارز در ایران و برابری دلار در برابر ریال در بازار آزاد بوده‌ام. این رصد مقیاسی برای من بود که بر اساس آن به این نتیجه رسیدم که ایران در اکتبر 2012 وارد حوزه تورم حاد شده است. بر اساس داده های بازار آزاد به این نتیجه رسیدم که تورم سالیانه ایران تا پایان سال 2012 برابر با 110 درصد است.

از زمان شروع سال جدید میلادی، ریال ایران مجدداً یک ضعف اساسی را به نمایش گذاشت. در واقع به پایین‌ترین میزان ارزش خود در برابر دلار رسید و در 2 فوریه به بهای 38450 ریال سقوط کرد. همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده، اکنون ریال در برابر دلار به بهای 38250 معامله می‌شود که بر این اساس باید گفت نرخ تورم ایران تا پایان سال 2012 از 110 درصد به 121 درصد افزایش خواهد یافت.

دزدی 3 هزار میلیاردی دیگر از جیب مردم

   محمدحسین جعفریان
       در روزهای گذشته افزایش افسار گسیخته نرخ ارز و طلا چنان همه مردم را شوکه کرد که برخی اخبار خود به خود به حاشیه رفته و گاه، تنها در حد چند خط در گوشه روزنامه ای، نوشته و فراموش شدند.یکی از عجیب و تأسفبارترین آنها این خبر بود که «فارس» به نقل از خبرگزاری رویترز آن را منتشر کرد؛ رویترز با اشاره به بلوکه شدن یک میلیارد دلار و 75 میلیون دلار دارایی بانک مرکزی ایران توسط دولت آمریکا، از تلاش واشنگتن برای مصادره این مبلغ به عنوان غرامت حادثه انفجار پایگاه آمریکا در لبنان خبر داد.با نرخ این روزهای دلار، این رقم معادل 3500 میلیارد تومان می شود. ملاحظه می کنید، خبر اختلاس سه هزار میلیارد تومانی هفته ها بحث داغ و نقل محافل رسانه ای کشور بود، اما افزایش افسار گسیخته قیمت طلا و ارز ، چنان شوکی ایجاد کرد که این خبر در حاشیه قرار گرفت. عاملان آن 3 هزار میلیارد دستگیر شدند، اما کسی نیامد درباره این دزدی بیش از سه هزار میلیارد تومانی آمریکایی ها از جیب ملت ایران توضیح دهد. یک بار دیگر برگردیم به خبری که رویترز آن را مخابره کرده است.رویترز گزارش داده: وقتی اوباما قانون دفاع ملی را در 31 دسامبر (حدود سه هفته پیش) امضا کرد، بندی در این قانون هست که از او می خواهد تا هر گونه پول و سرمایه مؤسسات مالی ایرانی را در آمریکا توقیف کند. وجود این 75/1 میلیارد دلار در سال 2008 در یکی از شعب سیتی بانک در نیویورک که توسط بانکی در لوکزامبورگ سپرده گذاری شده بود، فاش شد. دادگاهی در آمریکا این سرمایه را زمانی توقیف کرد که نجات یافتگان و خانواده های قربانیان بمب گذاری بیروت در سال 1983 استدلال کردند باید از این پول خسارت 65/2 میلیارد دلاری آنان توسط ایران به اتهام (واهی) مشارکت در این حمله پرداخت شود.
حال پرسش اینجاست، کدام مدیر و مسؤول بی مسؤولیتی در این مملکت با وجود آگاهی از عناد آمریکا و متحدانش با این نظام و مردم، مانع سرمایه گذاری پول بیت المال در آن بانک و شعبه نیویورک آن نشده است؟ چرا پیش از آنکه پول این مردم را به آن بانکها بسپاریم، جوانب آن را کارشناسی و بررسی نکردیم؟ چرا سرمایه ای چنین عظیم را در شکم دشمنان خودمان می ریزیم؟ چه کسی عامل این فاجعه است؟ مردم باید یقه کدام وزیر و مدیر را بگیرند؟ چرا مردم را آگاه نمی کنید؟

...اینان از عهده ی یک حباب بر نمی‌آیند....

آفتاب: سایت عصرایران نوشت: نیمه مرداد ۱۳۸۴؛ محمود احمدی‌نژاد که انتخابات سوم تیر را برده، به بهارستان می‌رود و سوگند یاد می‌کند «درحراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزد» (اصل ۱۲۱ قانون اساسی).

درست یک خیابان آن سوتر در چهار راه استانبول تهران - بورس صراف‌های پایتخت - بازار ارز و سکه روال عادی خود را طی می‌کند: هر سکه بهار آزادی طرح جدیدحدود ۹۶۰۰۰ تومان است و تابلوها، قیمت هر دلار آمریکا را ۹۰۲ تومان نشان می‌دهند (متوسط قیمت‌ها در مرداد ۸۴ بر اساس اعلام بانک مرکزی).

در آن روز قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی هم چیزی بود در حدود ۴۳۶ دلار.

اینک ۶٫۵ سال از آن روز می‌گذرد و احمدی‌نژاد دومین دوره ریاست جمهوری‌اش را تجربه می‌کند. بازار سکه و ارز در تلاطمی تاریخی است؛ همان سکه ۹۶۰۰۰ تومانی به بالای یک میلیون تومان رسیده و دلاری که یک تومان و ۵ تومان و ۱۰ تومان بالا و پایین می‌رفت ۵۰ تومان و ۱۰۰ تومان و ۲۰۰ تومان می‌جهد و به بالای ۲۲۰۰ تومان رسیده است.

در این میان البته قیمت جهانی طلا هم ساکن و ساکت نبوده و به ۱۶۷۰ دلار در هر اونس رسیده است و این افزایش جهانی بهای طلا، همواره سنگری بوده که مسئولان پشت آن پنهان شوند و افزایش قیمت را به بهای جهانی نسبت دهند و یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، سراغ «حباب» بروند و با ذکر این که در بازار حباب داریم، وجدان‌شان را راحت کنند!

اما مقایسه قیمت‌ها در ماه به قدرت رسیدن احمدی‌‌نژاد و ماه جاری نشان می‌دهد که قیمت سکه در ایران بسیار بیش از افزایش جهانی طلا صعود کرده است. 

قیمت جهانی طلا در ۶٫۵ سال گذشته حدود ۳٫۸ (سه و هشت دهم) برابر شده است ولی قیمت سکه بهار آزادی که -به همراه دلار- نشان دهنده نبض بازار هست بیش از ۱۰ برابر بالا رفته است.

دراین میان دلار هم حدود ۲٫۵ برابر بالا رفته است و این در حالی است که ارزش برابری بسیاری از ارزها در برابر دلار در این مدت ثابت بوده و این پول ملی ایران بوده که چنین بی‌ارج شده است؛ آنقدر که حتی در برابر لیر ترکیه نیز در همین یک سال اخیر حدود نیمی از ارزش خود را از دست داده است! 

در واقع قیمت دلار در این چند سال ببش از کل تاریخ ورودش به ایران افزایش داشته است (از روز اول ورود به کشور تا مرداد ۸۴، حدود ۹۰۰ تومان بالا رفته و در این چند سال بیش از ۱۰۰۰ تومان!).

نکته قابل‌توجه این که بخش قابل‌توجهی از این ماجرای غم‌انگیز اقتصادی در کمتر از یک ماه اخیر رخ داده و با اصرار رئیس‌جمهور بر ادامه سیاست‌های کنونی بانکی درخصوص نرخ سود بانکی، وخیم‌تر نیز شده است. 

در این بحبوحه، قیمت کالا و خدمات مورد نیاز مردم نیز دستخوش افزایش‌های بی‌رویه شده و اتفاق موهنی هم که رخ داده این است که بسیاری از فروشندگان کالاهای ارزبر، قیمت اجناس خود را نه به واحد پول ملی یعنی ریال، که به دلار آمریکا به مشتریان قیمت می‌دهند زیرا هیچ حاشیه امنی برای سرمایه خود در روزها و حتی ساعات آتی متصور نیستند.

اگر مسؤولان در هر بار مواجهه با افزایش بی‌رویه قیمت‌های ارز و سکه از حباب سخن می‌گویند، هر چند اراده آن‌ها از این ادبیات حبابی معطوف به فرار از مسئولیت است اما سخن ایشان در واقع اعترافی تلخ و زننده است مبنی بر این که آنقدر بی‌تدبیر بوده‌اند که نتوانسته‌اند از به وجود آمدن حباب جلوگیری کنند و آنقدر هم ضعیف هستند که از عهده حباب هم بر نمی‌آیند و این سوال را در ذهن مردم نگران پدید می‌آورند که اگر اینان از عهده یک حباب بر نمی‌آیند با بادکنک و توپ و گوی چه می‌کنند!؟

اختلاس اخیر، اعتماد مردم به دولت را کم‌رنگ کرد.

      نماینده مردم سراب در مجلس، گفت: بزرگ‌ترین ضربه ناشی از اختلاس اخیر به اعتماد عمومی، بدنه اجرایی و ساختار متولی خدمات‌رسانی به مردم وارد شده است، به‌نحوی که احساس اعتماد و اطمینان عمومی به نظام اجرایی و ساختار مالی کشور دچار خدشه شده و جبران آن نیازمند تلاش و کوشش مضاعف در بلندمدت است.
     مجید نصیرپور‌سردهائی عضو کمیسیون اجتماعی و نماینده مردم سراب در مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو تفصیلی با اقتصاد آذربایجان منتشر شده است، به تشریح موضوع اختلاس سه‌هزار میلیاردی اخیر پرداخته است، که در ذیل می‌خوانید.

      فساد اقتصادی واژه‌ای آشنا در ادبیات اقتصادی دنیا است، در کشورهای در حال توسعه این اصطلاح اقتصادی یکی از معضل‌های گریبان‌گیر برنامه‌ریزان و متولیان اقتصاد ملی است و در کشورهای نفتی به‌مراتب نام آشناتر از سایر کشورها است.

      در کشور ما فساد اقتصادی بخشی از تاریخ اقتصاد سیاسی نیز هست، به‌طوری که می‌توان به جرأت ادعا کرد یکی از عواملی که موجب تشدید اعتراض‌های مردمی در دوران حکومت پهلوی شد، احساس فساد اقتصادی در میان عموم مردم بود.

     در سال‌های پس از انقلاب نیز همواره فساد اقتصادی هم در میان مردم و هم در لسان موافقین و مخالفین حاکمیت کم و بیش وجود داشته و از سال‌های آغاز اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی تا‌کنون روز به روز پررنگ‌تر شده است، به‌نحوی که در سال‌های اخیر دولت و مجلس در اختیار جریانی قرار گرفت که شعار محوریش مبارزه با فساد و تبعیض بود و یکی از علت‌های استقبال مردم از این جریان همین شعار پررنگ مبارزه با فساد بود، در روزهای اخیر انتشار گسترده خبر مربوط به اختلاس دوهزار و ۸۰۰ میلیارد تومانی از نظام بانکی، باردیگر فساد اقتصادی را به محور محاورات روزمره در جامعه ما تبدیل نمود.

هفت نصیحت مولانا




گشاده دست باش،جاری باش،کمک کن

    (مثل رود)

با شفقت و مهربان باش

     (مثل خورشید)

اگر کسی اشتباه کرد آن را بپوشان

      (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی،خاموش باش

     (مثل مرگ)

متواضع باش و کبر نداشته باش

      (مثل خاک)

بخشش و عفو داشته باش

     (مثل دریا)

اگر می خواهی دیگران خوب باشند،خودت خوب باش

    (مثل آیینه)