محسن خرمی*، محمد مهدی تقی زاده**، حجت تکبیری تشریزی***
آمایش
سرزمین مهندسی ترتیبات بهرهوری بهینه از ظرفیتهای اجتماعی و طبیعی
میباشد. در واقع آمایش سرزمین تلفیقی از سه علم اقتصاد، جغرافیا و
جامعهشناسی بوده و به عنوان تبیین دیدگاه درازمدت توسعه ملی براساس مراحل
اساسی ذیل شکل میگیرد:
1- تدوین اصلیترین جهتگیریهای توسعه بلند مدت کشور از منظر آمایش سرزمین در یک فرایند نگاه از بالا به توسعه ملی و تبیین بازتابهای سرزمینی آن.
2- تعیین امکانات، قابلیتها، موانع و تنگناها که تعیین کننده تخصصها و عملکردهای اصلی اقتصادی و اجتماعی و منشاء انتخاب فعالیتها در سطح مناطق میباشند در یک فرایند نگاه از پایین به سطح ملی
3-تلفیق دو فرایند نخست در برخورد با بخشهای اقتصادی و ایجاد هماهنگیهای بین منطقهای و بین بخشی و بخشی - منطقهای و تصویر بازتابهای سرزمینی مرحله توسعه یافتگی بخشهای مختلف در سطح ملی
بنابراین
میتوان گفت رویکرد آمایش سرزمین نه تنها رویکردی رقیب برای سایر دیدگاههای
موجود نیست بلکه در همه ابعاد مکمل و برطرف کننده نارساییهای آنهاست. این
رویکرد با قابلیت ایجاد زمینه تعامل میان سه عنصر انسان، فضا و فعالیت و
ارائه چیدمان منطقی فعالیتها در عرصه سرزمین در مراحل تدوین برنامههای
توسعه (بلندمدت، میانمدت و کوتاه مدت) و اجرای آنها به عنوان نگاه غالب و
سند بالادست اعمال می گردد.
مقدمه : اصلی ترین جهت گیریهای آمایش سرزمین عبارتند از:
1- کاهش تمرکز و تراکم جمعیت و فعالیت در مناطق مرکزی و پرتراکم کشور مانند استانهای تهران و اصفهان و مهارروند رو به رشد جمعیت و فعالیت ها در این مناطق از طریق کاهش سهم اشتغال در فعالیتهای صنعتی و خدماتی آنها و تلاش در جهت دگرگونی درونی ساختار این فعالیت ها در این مناطق و زمینهسازی برای هدایت سرمایهگذاریهای متمایل به این مناطق به استانهای همجوار آنها و ایجاد فرصتهای شغلی جدید صنعتی و خدمات در استانهایی نظیر سمنان، قزوین، قم و زنجان و یزد
2- تقویت نقش و عملکرد فراملی قطبهای جمعیتی مشهد، تبریز، شیراز، اهواز و کرمانشاه و افزایش نقش صنعتی و خدمات آنها در ارتباط با افزایش تعاملات فراملی آنها با حوزه های همجوار با تاکید بر تحولات ساختار درونی بخشهای فوق و نوین سازی فعالیت های آن
3- توسعه علوم، گسترش و تجهیز مراکز علمی و تحقیقاتی و فنآوری کشور (با تاکید بر توسعه فنآوری نوین نظیر IT، تکنولوژی زیستی، تکنولوژی مولکولی و ... ) برای ارتقاء سطح دانش و مهارتهای تخصصی متناسب با نیازهای ملی و منطقهای با تاکید بر ارتقا سطح کیفی مراکز علمی و تحقیقاتی شهرهای تهران، مشهد،تبریز، اصفهان، شیراز و اهواز با عملکردهای ملی و فراملی به منظور افزایش ظرفیتهای علمی نیروی انسانی درجهت پیشبرد توسعه مبتنی بر دانایی و کاهش سهم منابع طبیعی در تولیدات ملی
4- توسعه و تجهیز محورهای اصلی ارتباطی کشور در کریدورهای شمال ـ جنوب (در محورهای شرق، شرق میانی، مرکز و غرب) و شرقی ـ غربی (در محورهای دامنه شمالی البرز، دامنه جنوبی البرز و جنوب شرقی ـ غرب و جنوب شرقی ـ جنوب غربی) به عنوان دالانهای (کریدورهای) بین المللی حمل و نقل جهت استفاده مناسب از موقعیت ممتاز ارتباطی کشور به عنوان محورهای اولویتدار در توسعه
5-تحول ساختار بخش کشاورزی در جهت دستیابی به کشاورزی مدرن و رقابتی به گونهای که علیرغم کاهش سهم شاغلین این بخش در کل ساختار اشتغال حد فعلی شاغلین بخش ثابت باقی بماند.
6- توجه به محدودیتهای آب و خاک و عدم امکان توسعه فعالیتهای کشاورزی در استان هایی که با محدودیتهای بیشتری در این زمینه مواجهند مثل یزد، سمنان، سیستان و بلوچستان، جنوب خراسان و افزایش سهم فعالیتهای صنعتی و معدنی و خدماتی در این استانها جهت جذب و نگهداشت جمعیت و استفاده بهینه از منابع آب این مناطق
7- استفاده حداکثر از قابلیتهای طبیعی و امکانات آب و خاک جهت توسعه فعالیتهای کشاورزی در استانهای شمالی، غربی و جنوب غرب کشور جهت دستیابی به امنیت غذایی و توسعه صادرات محصولات کشاورزی و همچنین تاکید بر قابلیتهای گردشگری طبیعی جهت توسعه این فعالیت در مناطق فوق
8-لزوم تامین منابع پایه بویژه آب و همچنین توسعه شبکه های زیربنایی و خدمات اجتماعی متناسب با سهم فعالیتهای پایه و جمعیت پیش بینی شده برای مناطق و استانهای کشور، هرچند که در مراحل اولیه توسعه این سرمایهگذاریها فاقد بازدهی سریع اقتصادی باشند.
9-زمینهسازی لازم برای استفاده حداکثر از ظرفیتها و توانهای محیطهای روستایی در حفظ و نگهداشت جمعیت در این محیط ها جهت برقراری تعادل در الگوی استقرار جمعیت با متنوع سازی فعالیتها در محیطهای روستایی، ایجاد اشتغال و افزایش نقش فعالیتهای صنعتی و خدمات قابل استقرار در محیطهای روستایی به طوری که نسبت شهرنشینی و روستانشینی در افق طرح به ترتیب در حد 75 درصد و 25 درصد حاصل شود.
10- متعادلتر ساختن توزیع جمعیت در سطح کشور با استفاده از ابزار استقرار فعالیت و زیرساختها و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در محور شرق، جنوب و مناطق کم جمعیت مرکزی و با استفاده از ابزار استقرار ارادی جمعیت در مناطق استراتژیک و کانونهای دارای قابلیت توسعه با توجه به توان محیطی عرصهها و مناطق مختلف در اینگونه بارگذاریهای جمعیتی و فعالیتی
11- تعادل بخشی به توزیع جمعیت متناسب با
منابع و فعالیتها با تاکید بر ابعاد اجتماعی وظایف توسعه ای دولت در
مناطق غربی و شمالی در مقابل تمرکز بر ایجاد ظرفیتهای فیزیکی و اجتماعی
مورد نیاز توسعه در مناطق شرقی، جنوبی و مناطق کم جمعیت مرکزی کشور.
1-ضرورت تهیه و اجرای برنامههای آمایشی جهت تحقق توسعه پایدار
بنابراین آمایش سرزمین در کنار برنامهریزی اقتصادی، ضمن تکمیل و اعتلای نظام برنامهریزی کشور، میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و کمبودهای مطرح شده طرح جامع حمل و نقل کشور باشد. لذا آمایش سرزمین به عنوان راهبردی ملی و بلندمدت حاوی سطوح مختلف فراملی، ملی و استانی در طرح جامع میباشد.
2- نظریه پایه توسعه ملی و جهتگیریهای آن
خلاصه نتایج برداشتی از نظریه پایه توسعه ملی در قالب محورهای پنج گانه ذیل تهیه و پس از طرح در هیات محترم دولت در شورای آمایش سازمان مدیریت و برنامه ریزی نهایی شده است.
1- آینده نگری
2- تحلیل موقعیت منطقهای
3- ساختار فرهنگی هویت ملی
4- تحلیل سازمان قضایی
5- امکانات، قابلیتها، محدودیتها و تنگناهای توسعه
اصلی ترین جهت گیری های نظریه پایه توسعه ملی عبارتند از:
1- انتخاب راهبرد توسعه درون زا و برون نگر در جهت گیریهای بلندمدت توسعه کشور با توجه به ضرورتهای زیر:
1-1- تاکید بر منشا درونی عوامل تعیین کننده و موثر در توسعه نظیر اراده انتخاب اهداف و جهت گیری های اساسی، قابلیتها و امکانات سرزمین
1-2- گسترش ظرفیت و قابلیتهای رقابتی اقتصاد کشور بمنظور حضور و تامین سهم مناسبی از بازارهای جهانی در کنار توجه به تامین نیازهای بازار داخل متناسب با مقیاس و گستردگی آن
1-3- استفاده مناسب از فرصتهای بیرونی، همگامی با زمان و ارتقا فناوری و افزایش کیفیت تولیدات به منظور دستیابی به اشتغال کامل و تضمین امنیت ملی
2- حفظ و پویایی هویت ایرانی ـ اسلامی در تعامل با برون نگری و اتکا بر این هویت در جهت تحکیم و اسنجام وحدت ملی در ابعاد درونی
3- تاکید بر ابعاد نوجویی و ترقی خواهی مولفههای ایرانیت و اسلامیت در زمینههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جهت تضمین درونزایی و برون نگری
4- استفاده بهینه از مزیتهای نسبی کشور و اتخاذ راهبردهای مناسب جهت رقابتی کردن این مزیتها در تعامل با قلمروهای بیرونی با اولویت مزیتهای منابع انسانی، موقعیت جغرافیایی، ذخیر انرژی و ذخایر معدنی به عنوان اصلیترین مزیت های نسبی کشور
5- اتخاذ راهبردهای زیر در تنظیم جایگاه بین المللی کشور
5-1- همکاری با کشورهای جنوب در جهت تامین نیازهای متقابل
5-2- تنظیم رابطه اقتصادی مکمل با سایر کشورها به منظور بالا بردن توان رقابت در بازارهای بین المللی
5-3- تقسیم بازار به جای رقابت با سایر کشورها در حوزه های اقتصادی مشترک (اعم از شمال و جنوب)
5-4- ایفای نقش محوریت در تنظیم تعاملات علمی، فنی و سرمایهای میان حوزه های شمال و جنوب
6- ایفای نقش مرکزیت در گسترش همکاریها و همگراییهای منطقهای و محوریت در تنظیم تعاملات و گروهبندیهای مناسب با سایر کشورهای توانمند و موثر
7- اولویت دادن به قلمروهای متصل در تعامل با کشورهای جنوب بخصوص در ژرفای شمالی و جنوبی کشور
3- راهبردهای اساسی بخشهای مختلف در طرح آمایش ملی
طرح آمایش ملی حاصل هماهنگ سازی چهار محور ذیل است و از بین این چهار محور اساسی در نگرش طرح آمایش، راهبردهای سازماندهی فضایی در برخی بخشهای مرتبط از اهمیت و اولویت بیشتری با طرح حمل و نقل کشور و در تقابل با عرضه سرزمین و توسعه برنامه های حمل و نقلی برخورداست.
1- راهبردهای بلندمدت توسعه بخش
2- راهبردها و اجزا سازمان فضایی بخش
3- سیاستهای منطقهای و دیدگاههای سرزمینی بخش
4- اقدامات اولویت دار بخش
1-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش آب
2-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش کشاورزی
3-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش صنعت
4-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش بازرگانی
5-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش خدمات برتر
6-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش محیط زسیت
7-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش راه و ترابری
محورهای عمده کریدور شمال- جنوب شمال:
محور چابهار- سرخس و دوغارون، محور بندرعباس- امیرآباد، محور عسلویه- آستارا و محور بندر امام- بازرگان
محورهای عمده کریدور شرقی- غربی:
محور سرخس و دوغارون- بازرگان، محور سرخس و دوغارون- خسروی، محور زاهدان- خسوری و محور سرخس- آستارا
8-3- راهبردهای سازمان فضایی بخش مخابرات و ارتباطات
9-3- راهبردهای سازماندهی فضایی بخش گردشگری و میراث فرهنگی
10-3- راهبردهای سازماندهی فضایی مناطق ویژه و تخصصی
11-3- راهبردهای سازماندهی فضایی جامعه شهری
12-3- راهبردهای سازماندهی فضایی جامعه روستایی
4- نظریه پایه توسعه در استانهای کشور
در
راستای تحقق اهداف چشمانداز بلند مدت توسعه کشور، نظریة پایه توسعه ملی و
جهتگیریهای آمایش سرزمین و با توجه به ویژگیهای استانها، ماموریتها و
وظایف اصلی هر استان جمع بندی نتایج از حاصل از نظریه پایه توسعه استانها
که شامل پیش بینی تحولات جمعیتی تا سال 1400، وضعیت اشتغال در بخشهای،
صنعت، کشاورزی و ..و تغییر در جمعیت و درصد افزایش شهر نشینی می باشد در
جدول 1-2 آورده شده است.
جمع بندی کلی و نتیجه گیری:
بطور کلی، نتایج مطالعات طرح آمایش سرزمین شرح ذیل می باشد:
1- کاهش تمرکز و تراکم جمعیت و فعالیت در مناطق پر تراکم کشور، به ویژه تهران و اصفهان ومهار روند رو به رشد جمعیت و فعالیتها در این مناطق، از طریق دگرگونی ساختار فعالیتهای صنعتی و خدماتی آنها در راستای افزایش سهم فعالیتهای دانش پایه و زمینهسازی برای هدایت سرمایهگذاریهای متمایل به این مناطق، به دیگر استانهای کشور
2- تغییر نقش و عملکرد شهر تهران به عنوان مرکزی با عملکرد بینالمللی و شهرهای : اصفهان، مشهد، تبریز، شیراز، اهواز وکرمانشاه به عنوان مرکزی با عملکرد فراملی برای پوشش خدماتی در حوزههای جغرافیایی و یا عملکردی خاص
3- ایجاد شبکهای سازمان یافته از شهرهای بزرگ و متوسط کشور و تجهیز آنها به نحوی که بتوانند در سطوح منطقه تحت نفوذ خویش بخشی از وظایف شهرهای موضوع بند (2) را به عهده گرفته و در راستای عدم تمرکز در یک تقسیم کار ملی و منطقهای، مشارکت نمایند.
4- توسعه علوم، آموزش، پژوهش و فناوری و گسترش و تجهیز مراکز آموزشی، پژوهشی، شهرکها و پارکهای علمی- فناوری کشور (با تاکید بر توسعه فناوریهای نوین، نظیر: فناوری اطلاعات و ارتباطات، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و ...) متناسب با نیازهای ملی و منطقهای و با تاکید بر قابلیتها و استعدادهای بومی هر منطقه در راستای کاهش سهم منابع طبیعی وافزایش سهم در تولیدات ملی
5- توسعه و تجهیز گزیدهای از محورهای اصلی ارتباطی در کریدورهای حمل و نقل بینالمللی شمالی- جنوبی و شرقی - غربی کشور به عنوان محورهای اولویت دار در توسعه، برای استفاده مناسب از موقعیت ممتاز ارتباطی کشور، با تاکید بر تمرکز زدایی ارتباطی از تهران و استفاده از مسیرهای جایگزین
6- زمینهسازی لازم برای استفاده حداکثر از ظرفیتها و توانهای مراکز جمعیتی کوچک و پراکنده (روستاها، روستا- شهرها، شهرهای کوچک) در حفظ و نگهداشت جمعیت و برقراری تعادل در الگوی استقرار جمعیت با متنوعسازی فعالیتها، ایجاد اشتغال و افزایش نقش فعالیتهای صنعتی و خدماتی قابل استقرار در این مراکز
7- توسعة زیر ساختها و شبکههای زیربنایی، به ویژه تامین منابع آب و خدمات اجتماعی متناسب با سهم فعالیت و جمعیت پیشبینی شده برای مناطق و استانهای کمتر توسعه یافته کشور، هرچند که بازدهی اقتصادی آنها در بلند مدت تحقق یابد.
8- ایجاد تعادل نسبی در توزیع و ترکیب جمعیت در سطح کشور با استفاده از ابزار استقرار فعالیت و زیر ساختها و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در محور شرق، جنوب و مناطق کم جمعیت مرکزی و استقرار آزادی جمعیت در مناطق استراتژیک و کانونهای دارای قابلیت توسعه، با توجه به توان محیطی عرصهها و مناطق مختلف در این گونه بارگذاریهای جمعیتی و فعالیتی
9- تعادل بخشی به توزیع جمعیت و فعالیت متناسب با منابع، توان محیطی و ظرفیت تحمل زیست بومها ، با تاکید بر ابعاد اجتماعی وظایف توسعهای دولت در مناطق غربی و شمالی و تمرکز بر ایجاد ظرفیتهای فیزیکی و اجتماعی مورد نیاز توسعه در مناطق شرقی، جنوبی و مناطق کم جمعیت مرکزی کشور