وقتی بیایی..


وقتی بیایی از افقهای دور، پا به پای سپیده و نور با آمدنت روشنی را در رگهای کهکشان جاری می کنی.

مرهم زخم بر بالهای شاپرکها می گذاری؛ خراش صورت یاسها را مداوا می کنی؛ اشک گونه های شمع را می نوازی

 و همه جا را پر از عطر گل محمدی می کنی!

وقتی بیایی من چراغهایی از بلور اشک در مسیرت خواهم گرفت.

وقتی بیایی همه غمها و سختیها و دلتنگیها به پایان می رسد. پس بیا ای شکوفه نرگس... بیا که جهانی در انتظار توست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد